معنی فارسی overpotency
B1به معنای وجود قدرت بیش از حد یا تأثیرگذاری، که ممکن است به عواقب نامطلوب منجر شود.
The state of having excessive power or influence, which can lead to adverse consequences.
- NOUN
example
معنی(example):
قدرت بیش از حد آن دارو باعث عوارض جانبی شد.
مثال:
The overpotency of that medication caused side effects.
معنی(example):
قدرت بیش از حد او در ایدههایش گاهی اوقات دیگران را ترساند.
مثال:
Her overpotency in her ideas sometimes intimidates others.
معنی فارسی کلمه overpotency
:
به معنای وجود قدرت بیش از حد یا تأثیرگذاری، که ممکن است به عواقب نامطلوب منجر شود.