معنی فارسی overpraising
B1بیش از حد تحسین کردن، اقدام به تحسین بیش از حد از کسی یا چیزی، که ممکن است به اعتماد به نفس کاذب منجر شود.
The act of praising someone or something excessively, which can lead to false confidence.
- verb
verb
معنی(verb):
To praise to an excessive degree.
مثال:
The overpraised are the worst deceivers.
example
معنی(example):
بیش از حد تحسین کردن می‌تواند به انتظارات غیرواقعی در کودکان منجر شود.
مثال:
Overpraising can lead to unrealistic expectations in children.
معنی(example):
او به خاطر تحسین بیش از حد تلاش‌های تیمی‌اش شناخته شده است.
مثال:
She is known for her overpraising of team efforts.
معنی فارسی کلمه overpraising
:
بیش از حد تحسین کردن، اقدام به تحسین بیش از حد از کسی یا چیزی، که ممکن است به اعتماد به نفس کاذب منجر شود.
