معنی فارسی overpromising

B1

عملی که در آن کسی وعده‌های بیشتری در مقایسه با واقعیت ارائه می‌دهد.

The act of making excessive promises that are difficult to keep.

verb
معنی(verb):

To promise more than is delivered

مثال:

We don't want to overpromise.

example
معنی(example):

وعده‌دادن بیش از حد می‌تواند منجر به نارضایتی مشتریان شود.

مثال:

Overpromising can lead to customer dissatisfaction.

معنی(example):

عادت وعده‌دادن بیش از حد می‌تواند به شهرت شما آسیب برساند.

مثال:

The habit of overpromising can damage your reputation.

معنی فارسی کلمه overpromising

: معنی overpromising به فارسی

عملی که در آن کسی وعده‌های بیشتری در مقایسه با واقعیت ارائه می‌دهد.