معنی فارسی overpruned

B1

کوتاه کردن بیش از حد درختان یا بوته‌ها به روشی که باعث آسیب به گیاه و جلوگیری از رشد طبیعی آن می‌شود.

To trim plants excessively, often resulting in damage or hindrance to their healthy growth.

example
معنی(example):

باغ خیلی بی‌حالت به نظر می‌رسید زیرا درختان بیش از حد کوتاه شده بودند.

مثال:

The garden looked too bare because the trees were overpruned.

معنی(example):

بوش‌های بیش از حد کوتاه شده اغلب برای بازگشت به رشد سالم مشکل دارند.

مثال:

Overpruned bushes often struggle to grow back healthily.

معنی فارسی کلمه overpruned

: معنی overpruned به فارسی

کوتاه کردن بیش از حد درختان یا بوته‌ها به روشی که باعث آسیب به گیاه و جلوگیری از رشد طبیعی آن می‌شود.