معنی فارسی overreading
B1تفسیر کردن یا تحلیل کردن متن به گونهای که فراتر از منظور واقعی آن باشد.
The act of interpreting or analyzing something more deeply than intended, often leading to confusion.
- NOUN
example
معنی(example):
تمایل او به تفسیر بیش از حد باعث شد متن را بد بفهمد.
مثال:
His tendency for overreading led him to misunderstand the text.
معنی(example):
تفسیر بیش از حد دستورالعملها میتواند باعث سردرگمی شود.
مثال:
Overreading the instructions can create confusion.
معنی فارسی کلمه overreading
:
تفسیر کردن یا تحلیل کردن متن به گونهای که فراتر از منظور واقعی آن باشد.