معنی فارسی overreliance
B1وابستگی بیش از حد، به معنای اتکا یا اعتماد بیش از اندازه به چیزی یا کسی که ممکن است منجر به ضعفها و مشکلاتی شود.
Excessive dependence on someone or something, potentially leading to negative consequences.
- noun
noun
معنی(noun):
Excessive reliance.
example
معنی(example):
بیش از حد وابسته بودن به فناوری میتواند تفکر انتقادی را مختل کند.
مثال:
Overreliance on technology can hinder critical thinking.
معنی(example):
وابستگی بیش از حد او به دیگران او را کمتر مستقل کرد.
مثال:
Her overreliance on others made her less independent.
معنی فارسی کلمه overreliance
:
وابستگی بیش از حد، به معنای اتکا یا اعتماد بیش از اندازه به چیزی یا کسی که ممکن است منجر به ضعفها و مشکلاتی شود.