معنی فارسی overreligiousness
B1حالت یا کیفیت دینی بودن بیش از حد.
The state of being excessively religious.
- NOUN
example
معنی(example):
دینی بودن بیش از حد میتواند گاهی اوقات به عدم تحمل منجر شود.
مثال:
Overreligiousness can sometimes lead to intolerance.
معنی(example):
مردم اغلب از دینی بودن بیش از حد برخی گروهها سوال میکنند.
مثال:
People often question the overreligiousness of some groups.
معنی فارسی کلمه overreligiousness
:
حالت یا کیفیت دینی بودن بیش از حد.