معنی فارسی overripe
A2غذاهایی مانند میوه که بیش از حد رسیده و ممکن است خراب شده باشند.
Fruits or vegetables that have ripened excessively and may be spoiled.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Excessively ripe; spoiled; gone bad.
example
معنی(example):
موزها بیش از حد رسیدهاند و باید به زودی خورده شوند.
مثال:
The bananas are overripe and should be eaten soon.
معنی(example):
یک هلو بیش از حد رسیده نرم و شیرین است.
مثال:
An overripe peach is soft and sweet.
معنی فارسی کلمه overripe
:
غذاهایی مانند میوه که بیش از حد رسیده و ممکن است خراب شده باشند.