معنی فارسی overseas experiences

B1

تجربیات به دست آمده در سفر به کشورهای خارجی که بر نگرش یا زندگی فرد تأثیر می‌گذارد.

Experiences gained while traveling to or living in foreign countries, impacting one’s perspective.

example
معنی(example):

تجربیات او در خارج از کشور دیدگاه او را شکل داد.

مثال:

Her overseas experiences shaped her worldview.

معنی(example):

او تجربیات خود را در مورد سفرهایش به خارج در سمینار به اشتراک گذاشت.

مثال:

He shared his overseas experiences during the seminar.

معنی فارسی کلمه overseas experiences

: معنی overseas experiences به فارسی

تجربیات به دست آمده در سفر به کشورهای خارجی که بر نگرش یا زندگی فرد تأثیر می‌گذارد.