معنی فارسی oversensibly
B1به طور بیش از حد حساس، یعنی به شیوهای که به راحتی تحت تأثیر احساسات قرار میگیرد.
In an excessively sensitive manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به انتقاد جزئی به طور بیش از حد حساس واکنش نشان داد.
مثال:
She reacted oversensibly to the minor critique.
معنی(example):
او اغلب نظرات را به صورت بیش از حد حساس تعبیر میکند و این باعث تنش میشود.
مثال:
He often interprets comments oversensibly, causing tension.
معنی فارسی کلمه oversensibly
:
به طور بیش از حد حساس، یعنی به شیوهای که به راحتی تحت تأثیر احساسات قرار میگیرد.