معنی فارسی overshadower
B1کسی که به گونهای درخشش یا موفقیت شخص دیگری را تحتالشعاع قرار میدهد.
One who overshadows or makes another's achievements seem less significant.
- NOUN
example
معنی(example):
او احساس میکرد که در موفقیتهای دوستش سایهدار است.
مثال:
He felt like an overshadower in his friend’s achievements.
معنی(example):
سایهدار بودن میتواند به احساس ناکافی بودن منجر شود.
مثال:
Being an overshadower can lead to feelings of inadequacy.
معنی فارسی کلمه overshadower
:
کسی که به گونهای درخشش یا موفقیت شخص دیگری را تحتالشعاع قرار میدهد.