معنی فارسی overshake

B1

به معنای تکان دادن بیش از حد چیزی به منظور مخلوط کردن.

To shake something excessively, especially to combine its contents.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت بطری را به شدت تکان دهد تا مواد به خوبی مخلوط شوند.

مثال:

She decided to overshake the bottle to mix the ingredients thoroughly.

معنی(example):

نباید مخلوط را بیش از حد تکان دهید؛ یک تکان ملایم کافی است.

مثال:

You should not overshake the mixture; a gentle shake is enough.

معنی فارسی کلمه overshake

: معنی overshake به فارسی

به معنای تکان دادن بیش از حد چیزی به منظور مخلوط کردن.