معنی فارسی overslip
B1به معنای از دست رفتن یا نادیده گرفتن موعدها و برنامهها به نحوی جزئی.
To slightly miss or overlook deadlines or schedules.
- VERB
example
معنی(example):
او موفق شد که برنامه را کمی جا بگذارد.
مثال:
He managed to overslip the schedule slightly.
معنی(example):
اگر موعدهای مقرر را جا بگذارید، ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.
مثال:
If you overslip your deadlines, it may create problems.
معنی فارسی کلمه overslip
:
به معنای از دست رفتن یا نادیده گرفتن موعدها و برنامهها به نحوی جزئی.