معنی فارسی oversmall
B1Oversmall به معنای کوچکتر از حدی است که باید باشد و احساس محدودیت یا ناراحتی ایجاد کند.
Smaller than necessary or appropriate, causing discomfort.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اتاق برای همه مهمانان خیلی کوچک به نظر میرسید.
مثال:
The room felt oversmall for all the guests.
معنی(example):
پیراهن او پس از افزایش وزن خیلی کوچک شده بود.
مثال:
Her dress was oversmall after she gained weight.
معنی فارسی کلمه oversmall
:
Oversmall به معنای کوچکتر از حدی است که باید باشد و احساس محدودیت یا ناراحتی ایجاد کند.