معنی فارسی oversoap

B1

استفاده از صابون بیش از حد قابل نیاز، به ویژه در هنگام شستشو.

To use too much soap in a cleaning process.

example
معنی(example):

او در شستن دست‌هایش معمولاً بیش از حد صابون می‌زند.

مثال:

She tends to oversoap her hands when washing them.

معنی(example):

به طور تصادفی در حین تمیز کردن، ظرف‌ها را بیش از حد صابون زدم.

مثال:

I accidentally oversoap the dishes while cleaning.

معنی فارسی کلمه oversoap

: معنی oversoap به فارسی

استفاده از صابون بیش از حد قابل نیاز، به ویژه در هنگام شستشو.