معنی فارسی oversock

B1

به معنای پر کردن بیش از حد یک مکان با جوراب‌ها تا حدی که فضا پر شود.

To fill a space or container with too many socks, often leading to disorganization.

example
معنی(example):

به طور تصادفی کشو را با تعداد زیادی جوراب بیش از حد پر کردم.

مثال:

I accidentally oversock the drawer with too many socks.

معنی(example):

او عادت دارد کمدش را بیش از حد پر کند و این کار پیدا کردن لباس‌ها را سخت می‌کند.

مثال:

He tends to oversock his closet, making it hard to find clothes.

معنی فارسی کلمه oversock

: معنی oversock به فارسی

به معنای پر کردن بیش از حد یک مکان با جوراب‌ها تا حدی که فضا پر شود.