معنی فارسی oversophisticated
B1پیچیدهتر از حد ضروری، به وضعیتی اشاره دارد که چیزی به حدی پیچیده شده که درک یا استفاده از آن دشوار باشد.
More complex or elaborate than necessary, often hindering comprehension or usability.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
واژگان خیلی پیچیده او باعث شد که ما نتوانیم بفهمیم.
مثال:
His oversophisticated vocabulary made it hard for us to understand.
معنی(example):
طراحی خیلی پیچیده کاربران را گیج کرد.
مثال:
The oversophisticated design confused the users.
معنی فارسی کلمه oversophisticated
:
پیچیدهتر از حد ضروری، به وضعیتی اشاره دارد که چیزی به حدی پیچیده شده که درک یا استفاده از آن دشوار باشد.