معنی فارسی overspangled

B1

بیش از حد زرق و برق دار، به حالتی اشاره دارد که در آن یک شیء یا لباس با زرق و برق بیش از حد تزئین شده است.

Excessively adorned with sparkles or glimmering decorations.

example
معنی(example):

لباس بیش از حد زرق و برقی بود و زیر نورها سخت بود که به آن نگاه کرد.

مثال:

The costume was overspangled, making it hard to look at under the lights.

معنی(example):

او تصمیم گرفت که لباس بیش از حد زرق و برق دار را نپوشد تا همه چیز ساده بماند.

مثال:

She decided against wearing the overspangled outfit to keep it simple.

معنی فارسی کلمه overspangled

: معنی overspangled به فارسی

بیش از حد زرق و برق دار، به حالتی اشاره دارد که در آن یک شیء یا لباس با زرق و برق بیش از حد تزئین شده است.