معنی فارسی overspecialised

B1

حالت تخصصی شدن در یک زمینه خاص که ممکن است دیگر گزینه‌ها را از بین ببرد.

The condition of having focused too narrowly on a specific area of expertise.

verb
معنی(verb):

To specialize to an excessive degree.

example
معنی(example):

او در زمینه‌اش بیش از حد تخصصی شده است.

مثال:

She has become overspecialised in her field.

معنی(example):

تخصصی شدن بیش از حد برای او تطبیق را دشوار کرد.

مثال:

Being overspecialised made it hard for him to adapt.

معنی فارسی کلمه overspecialised

: معنی overspecialised به فارسی

حالت تخصصی شدن در یک زمینه خاص که ممکن است دیگر گزینه‌ها را از بین ببرد.