معنی فارسی oversteered

B1

شکلی از عدم کنترل در رانندگی که در آن خودرو به طور ناخواسته بیش از حد به سمت خارج از مسیر گردش می‌رود.

Past tense of oversteer; to have caused a vehicle to turn more sharply than intended.

verb
معنی(verb):

To lose the control of one's vehicle in a corner due to rear wheels sliding and not following the front wheels

example
معنی(example):

او در حین مسابقه بیش‌فرمان شد و کنترل ماشین را از دست داد.

مثال:

He oversteered during the race and lost control of the car.

معنی(example):

بعد از اینکه بیش‌فرمان شد، مجبور بود سریعاً خود را بازیابی کند تا از تصادف جلوگیری کند.

مثال:

After he oversteered, he had to recover quickly to avoid crashing.

معنی فارسی کلمه oversteered

: معنی oversteered به فارسی

شکلی از عدم کنترل در رانندگی که در آن خودرو به طور ناخواسته بیش از حد به سمت خارج از مسیر گردش می‌رود.