معنی فارسی overstiffness

B1

حالت یا وضعیت سختی یا بی‌تحرکی بیش از حد.

The state of being excessively stiff.

example
معنی(example):

سخت‌گیری او در آداب بجا باعث می‌شود که تعاملات اجتماعی خجالت‌آور شوند.

مثال:

His overstiffness in manners made social interactions awkward.

معنی(example):

سختی بیش از حد مواد باعث می‌شود که کار با آن دشوار باشد.

مثال:

The overstiffness of the material made it difficult to handle.

معنی فارسی کلمه overstiffness

: معنی overstiffness به فارسی

حالت یا وضعیت سختی یا بی‌تحرکی بیش از حد.