معنی فارسی overstimulate
B1بیش از حد تحریک کردن، ارائه میزان زیادی از刺激ات که ممکن است به احساسات یا ادراکات آسیب برساند.
To cause excessive stimulation, leading to an overwhelming response by the senses.
- verb
verb
معنی(verb):
To stimulate to an excessive degree; to expose to excessive stimulation.
example
معنی(example):
نورهای روشن می‌توانند کودکان کوچک را بیش از حد تحریک کنند.
مثال:
Bright lights can overstimulate young children.
معنی(example):
سر و صدای زیاد می‌تواند حس‌های شما را بیش از حد تحریک کند.
مثال:
Too much noise can overstimulate your senses.
معنی فارسی کلمه overstimulate
:
بیش از حد تحریک کردن، ارائه میزان زیادی از刺激ات که ممکن است به احساسات یا ادراکات آسیب برساند.
