معنی فارسی overstressing
B1به معنای ایجاد استرس یا فشار زیاد بر روی فرد، به‌ویژه در موقعیت‌های فشار.
The act of applying excessive stress or pressure on someone or something.
- verb
verb
معنی(verb):
To place excessive emphasis on something
معنی(verb):
To place excessive physical stress on something, especially to such an extent that it deforms or breaks
example
معنی(example):
فشار بیش از حد می‌تواند بر سلامت روانی تأثیر بگذارد.
مثال:
Overstressing can affect one's mental health.
معنی(example):
او درباره امتحاناتش بیش از حد استرس دارد.
مثال:
He is overstressing about his exams.
معنی فارسی کلمه overstressing
:
به معنای ایجاد استرس یا فشار زیاد بر روی فرد، به‌ویژه در موقعیت‌های فشار.
