معنی فارسی overstuffs

B1

پر کردن چیزی به طوری که بیش از حد ظرفیت آن شود.

To fill something beyond its capacity.

verb
معنی(verb):

To stuff to excess.

معنی(verb):

To cover completely with soft upholstery.

example
معنی(example):

او معمولاً کوله‌پشتی‌اش را با کتاب‌ها پر می‌کند.

مثال:

He often overstuffs his backpack with books.

معنی(example):

کارخانه بسته‌ها را بیش از حد پر می‌کند و موجب می‌شود که آن‌ها بترکند.

مثال:

The factory overstuffs the packages, causing them to burst.

معنی فارسی کلمه overstuffs

: معنی overstuffs به فارسی

پر کردن چیزی به طوری که بیش از حد ظرفیت آن شود.