معنی فارسی oversusceptibility
B1حساسیت زیاد به فشارها و تاثیرات محیطی.
Excessive sensitivity to external pressures and influences.
- NOUN
example
معنی(example):
حساسیت بیش از حد او به فشار همسالان تصمیم‌گیری را سخت کرده بود.
مثال:
His oversusceptibility to peer pressure made making choices hard.
معنی(example):
حساسیت بیش از حد به تبلیغات می‌تواند به تصمیمات خرید ضعیف منجر شود.
مثال:
Oversusceptibility to advertising can lead to poor purchasing decisions.
معنی فارسی کلمه oversusceptibility
:
حساسیت زیاد به فشارها و تاثیرات محیطی.
