معنی فارسی overtarry

B1

بیش از حد تأخیر کردن، به معنای گذراندن زمان بیشتر از حد لازم بر روی یک موضوع.

To delay excessively, often leading to negative consequences.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند در تصمیم‌گیری خود بیش از حد تأخیر کنند تا از اشتباهات جلوگیری کنند.

مثال:

They chose to overtarry in their decision-making to avoid mistakes.

معنی(example):

بیش از حد تأخیر کردن می‌تواند منجر به از دست دادن فرصت‌ها شود.

مثال:

To overtarry can often result in missed opportunities.

معنی فارسی کلمه overtarry

: معنی overtarry به فارسی

بیش از حد تأخیر کردن، به معنای گذراندن زمان بیشتر از حد لازم بر روی یک موضوع.