معنی فارسی overtest

B1

آزمایش کردن بیش از حد یک محصول یا نظریه برای اطمینان از صحت و صحت آن.

To test something more than necessary to ensure its effectiveness or quality.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند محصول جدید را تحت آزمایش‌های زیاد قرار دهند تا کیفیت را تضمین کنند.

مثال:

They decided to overtest the new product to ensure quality.

معنی(example):

بهتر است نظریه‌ای را به شدت آزمایش کنیم تا اینکه آن را بدون مدرک بپذیریم.

مثال:

It's better to overtest a theory than to accept it without proof.

معنی فارسی کلمه overtest

: معنی overtest به فارسی

آزمایش کردن بیش از حد یک محصول یا نظریه برای اطمینان از صحت و صحت آن.