معنی فارسی overthoughtfulness

B1

ویژگی یا حالت فکر کردن به موضوعات به میزان بیش از حد، به ویژه در موقعیت‌های اجتماعی یا تصمیم‌گیری.

The quality of being excessively thoughtful or contemplative.

example
معنی(example):

تفکر زیاد او در بحث‌ها می‌تواند خسته‌کننده باشد.

مثال:

Her overthoughtfulness can be exhausting in discussions.

معنی(example):

تفکر زیاد در برنامه‌ریزی می‌تواند به تأخیر منجر شود.

مثال:

Overthoughtfulness in planning can lead to delays.

معنی فارسی کلمه overthoughtfulness

: معنی overthoughtfulness به فارسی

ویژگی یا حالت فکر کردن به موضوعات به میزان بیش از حد، به ویژه در موقعیت‌های اجتماعی یا تصمیم‌گیری.