معنی فارسی overthrower

B2

برانداز به شخصی اطلاق می‌شود که در عمل برکناری یک حکومت یا نظام نقشی ایفا می‌کند.

A person who overthrows a government or authority.

example
معنی(example):

برانداز رژیم به عنوان یک قهرمان مورد ستایش قرار گرفت.

مثال:

The overthrower of the regime was hailed as a hero.

معنی(example):

یک برانداز باید حمایت وسیع داشته باشد.

مثال:

An overthrower needs to have widespread support.

معنی فارسی کلمه overthrower

: معنی overthrower به فارسی

برانداز به شخصی اطلاق می‌شود که در عمل برکناری یک حکومت یا نظام نقشی ایفا می‌کند.