معنی فارسی overtimid

B2

به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد بیش از حد خجالتی و کمرو است.

Excessively timid; overly shy or reserved.

example
معنی(example):

او بسیار خجالتی است و اغلب از صحبت کردن در جمع پرهیز می‌کند.

مثال:

She is overtimid and often avoids speaking in public.

معنی(example):

طبع بسیار خجالتی او باعث می‌شود که دوستی پیدا کند.

مثال:

His overtimid nature makes it hard for him to make friends.

معنی فارسی کلمه overtimid

: معنی overtimid به فارسی

به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد بیش از حد خجالتی و کمرو است.