معنی فارسی overturnable
B2قابل ابطال، به این معنا که امکان تغییر یا لغو آن وجود دارد.
Capable of being reversed or annulled.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی قوانین در صورت ظهور شواهد جدید قابل ابطال هستند.
مثال:
Some laws are overturnable if new evidence arises.
معنی(example):
رأی ممکن است بر اساس یافتههای جدید ابطال شود.
مثال:
The verdict is overturnable based on new findings.
معنی فارسی کلمه overturnable
:
قابل ابطال، به این معنا که امکان تغییر یا لغو آن وجود دارد.