معنی فارسی overunionized

B1

به حالتی اشاره دارد که یک سازمان یا گروه زیاده از حد به اتحادهای کارگری وابسته باشد.

Refers to a state where an organization or group is excessively reliant on labor unions.

example
معنی(example):

کارخانه به شدت اتحادیه‌ای شده است و به همین دلیل قوانین سختی در محل کار برقرار شده‌اند.

مثال:

The factory became overunionized, resulting in stringent workplace rules.

معنی(example):

بیش از حد اتحادیه‌ای بودن گاهی اوقات می‌تواند نوآوری و انعطاف‌پذیری را محدود کند.

مثال:

Being overunionized can sometimes stifle innovation and flexibility.

معنی فارسی کلمه overunionized

: معنی overunionized به فارسی

به حالتی اشاره دارد که یک سازمان یا گروه زیاده از حد به اتحادهای کارگری وابسته باشد.