معنی فارسی overvaluing
B1بیش از حد ارزیابی کردن، وضعیتی است که فرد یا چیزی ارزشش را بیشتر از آنچه که هست تصور میکند.
The act of assessing something as more valuable than it is.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To assign an excessive value to something.
noun
معنی(noun):
An overvaluation.
example
معنی(example):
او به سهمهای خود در پروژه بیش از حد بها میدهد.
مثال:
She is overvaluing her contributions to the project.
معنی(example):
بیش از حد ارزیابی کردن مهارتهای خود میتواند به ناامیدی منجر شود.
مثال:
Overvaluing one's skills can lead to disappointment.
معنی فارسی کلمه overvaluing
:
بیش از حد ارزیابی کردن، وضعیتی است که فرد یا چیزی ارزشش را بیشتر از آنچه که هست تصور میکند.