معنی فارسی overventurously
B1به صورت بیش از حد ماجراجویانه، به شیوهای اشاره دارد که در آن فرد بیپروا و غیرمحتاط عمل میکند.
In an excessively adventurous manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور بیش از حد ماجراجویانه عمل کرد و بدون هیچ گونه آمادگی به ناشناختهها پرید.
مثال:
He acted overventurously, diving into the unknown without any preparation.
معنی(example):
او به طور بیش از حد ماجراجویانه، به بررسی ساختمان متروکه در برابر هشدارها پرداخت.
مثال:
Overventurously, she explored the abandoned building against warnings.
معنی فارسی کلمه overventurously
:
به صورت بیش از حد ماجراجویانه، به شیوهای اشاره دارد که در آن فرد بیپروا و غیرمحتاط عمل میکند.