معنی فارسی overvoting

B1

عملی که در آن یک رأی‌دهنده بیش از حد مجاز رأی می‌دهد.

The process or act of casting more votes than permitted.

example
معنی(example):

رأی اضافی می‌تواند به رد برگه رأی منجر شود.

مثال:

Overvoting can lead to disqualification of the ballot.

معنی(example):

درک رأی اضافی برای رأی‌دهندگان بسیار مهم است.

مثال:

Understanding overvoting is crucial for voters.

معنی فارسی کلمه overvoting

: معنی overvoting به فارسی

عملی که در آن یک رأی‌دهنده بیش از حد مجاز رأی می‌دهد.