معنی فارسی overwintered
B1عبارتی که به معنای گذراندن فصل زمستان است، به طور خاص به گیاهان و موجودات زنده اشاره دارد که تحت شرایط خاص زنده میمانند.
Having survived or thrived through the winter season.
- verb
verb
معنی(verb):
To keep or preserve for the winter.
مثال:
It is best to overwinter tender plants indoors.
معنی(verb):
To spend the winter (in a particular place).
مثال:
Insects may overwinter in fallen fruit if it is not removed.
example
معنی(example):
گیاهان در داخل خانه به خوبی زمستان را گذراندهاند.
مثال:
The plants have overwintered well indoors.
معنی(example):
آنها سال گذشته در گلخانه زمستان را گذراندند.
مثال:
They overwintered in the greenhouse last year.
معنی فارسی کلمه overwintered
:
عبارتی که به معنای گذراندن فصل زمستان است، به طور خاص به گیاهان و موجودات زنده اشاره دارد که تحت شرایط خاص زنده میمانند.