معنی فارسی overwrought
B2 /əʊ.vəˈɹɔːt/بسیار نگران، آشفته و پریشان، به ویژه به علت استرس یا اضطراب شدید.
Extremely agitated or upset, often due to emotional stress.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Excessively nervous, excited, tense, angry, anxious, or upset; overemotional; very uneasy.
معنی(adjective):
Elaborate; overdone.
example
معنی(example):
او بعد از شنیدن خبر بد بسیار نگران و آشفته شد.
مثال:
She was overwrought after hearing the bad news.
معنی(example):
احساسات آشفته او باعث شد که نتواند به طور واضح فکر کند.
مثال:
His overwrought emotions made it hard for him to think clearly.
معنی فارسی کلمه overwrought
:
بسیار نگران، آشفته و پریشان، به ویژه به علت استرس یا اضطراب شدید.
