معنی فارسی ovoids

B1

تخم‌ها یا اشیاء به شکل بیضی، که دو انتهای آن تیزتر و وسط آن عریض‌تر است.

Having the shape of an egg; oval.

noun
معنی(noun):

Something that is oval in shape.

example
معنی(example):

پرنده تخم‌های بیضوی در آشیانه‌اش گذاشت.

مثال:

The bird laid ovoid eggs in its nest.

معنی(example):

شکل بیضوی شیء توجه مرا جلب کرد.

مثال:

The ovoid shape of the object caught my attention.

معنی فارسی کلمه ovoids

: معنی ovoids به فارسی

تخم‌ها یا اشیاء به شکل بیضی، که دو انتهای آن تیزتر و وسط آن عریض‌تر است.