معنی فارسی ovulations
B1تخمکگذاری به فرایند آزاد شدن یک تخمک از تخمدانهای زن گفته میشود.
The release of an egg from one of the ovaries in females.
- noun
noun
معنی(noun):
The release of an ovum from an ovary.
example
معنی(example):
در بسیاری از زنان، تخمکگذاری یک بار در ماه اتفاق میافتد.
مثال:
Ovulations occur once a month in many women.
معنی(example):
پیگیری تخمکگذاری میتواند به برنامهریزی باروری کمک کند.
مثال:
Tracking ovulations can help with fertility planning.
معنی فارسی کلمه ovulations
:
تخمکگذاری به فرایند آزاد شدن یک تخمک از تخمدانهای زن گفته میشود.