معنی فارسی ovulite

B1

تخمک‌چین، ساختاری که یک تخمک در آن وجود دارد.

A small structure that encloses an ovule.

example
معنی(example):

تخمک‌چینی ساختاری است که حاوی تخمک می‌باشد.

مثال:

An ovulite is a structure that contains an ovule.

معنی(example):

در گیاهان دانه‌دار، تخمک‌چین‌ها به دانه‌ها تبدیل می‌شوند.

مثال:

In gymnosperms, ovulites develop into seeds.

معنی فارسی کلمه ovulite

: معنی ovulite به فارسی

تخمک‌چین، ساختاری که یک تخمک در آن وجود دارد.