معنی فارسی ovum

B1 /ˈoʊ.vəm/

تخمک، سلول تولید مثلی زنانه که در فرآیند باروری نقش دارد.

A female gamete or reproductive cell that carries genetic material.

noun
معنی(noun):

The female gamete in animals; the egg cell.

example
معنی(example):

تخمک، سلول تولید مثلی زنانه در حیوانات است.

مثال:

An ovum is the female reproductive cell in animals.

معنی(example):

در انسان‌ها، هر تخمک در هنگام ترکیب با اسپرم در تولید مثل مشارکت دارد.

مثال:

In humans, each ovum is involved in reproduction when combined with a sperm.

معنی فارسی کلمه ovum

: معنی ovum به فارسی

تخمک، سلول تولید مثلی زنانه که در فرآیند باروری نقش دارد.