معنی فارسی ox
B1 /ˈɑks/گاو نر، حیوانی اهلی با نیروی کار بالا که معمولاً برای جابجایی بار و کارهای مزرعهای استفاده میشود.
A castrated male bovine used for working or draught.
- noun
noun
معنی(noun):
An adult castrated male of cattle (B. taurus).
معنی(noun):
Any bovine animal (genus Bos). A neat, a beef.
example
معنی(example):
یک گاو نر حیوانی اهلی است که برای کار کششی استفاده میشود.
مثال:
An ox is a domesticated bovine used for draft work.
معنی(example):
کشاورزان معمولاً از گاو نر برای شخم زدن مزارع استفاده میکنند.
مثال:
Farmers often use an ox to plow the fields.
معنی فارسی کلمه ox
:
گاو نر، حیوانی اهلی با نیروی کار بالا که معمولاً برای جابجایی بار و کارهای مزرعهای استفاده میشود.