معنی فارسی oxgang
B2اکسگنگ واحدی از زمین است که معمولاً به گونهای تعیین شده که بتواند یک گاو آن را شخم زند.
A historic unit of land measurement representing the amount of land that one ox could till.
- NOUN
example
معنی(example):
اکسگنگ واحد قدیمی اندازهگیری مساحت زمین است که بهطور سنتی توسط یک گاو کار میکرد.
مثال:
An oxgang is an old English measure of land area, traditionally worked by an ox.
معنی(example):
از نظر تاریخی، اکسگنگ تقریباً ۱۵ جریب زمین بود.
مثال:
Historically, an oxgang was approximately 15 acres of land.
معنی فارسی کلمه oxgang
:
اکسگنگ واحدی از زمین است که معمولاً به گونهای تعیین شده که بتواند یک گاو آن را شخم زند.