معنی فارسی oximate

B1

اکسیمات به نمک یا استرهایی اطلاق می‌شود که از اکسیم‌ها تشکیل می‌شوند.

Salts or esters of oximes, formed by the reaction of oximes with various acids.

example
معنی(example):

اکسیمات از ترکیب یک کتون و یک آمین به وجود می‌آید.

مثال:

The oximate is formed by a reaction between a ketone and an amine.

معنی(example):

دانشمندان در حال مطالعه اکسیمات‌ها به خاطر ویژگی‌های منحصر به فردشان هستند.

مثال:

Scientists are studying oximates for their unique properties.

معنی فارسی کلمه oximate

: معنی oximate به فارسی

اکسیمات به نمک یا استرهایی اطلاق می‌شود که از اکسیم‌ها تشکیل می‌شوند.