معنی فارسی oxygenize

B1

اکسیژن کردن به فرایند اضافه کردن اکسیژن به یک ماده اشاره دارد.

To supply or saturate something with oxygen.

verb
معنی(verb):

To oxidize.

معنی(verb):

To oxygenate.

example
معنی(example):

پزشکان می‌توانند خون بیماران با مشکلات تنفسی را اکسیژنه کنند.

مثال:

Doctors can oxygenize the blood of patients with breathing problems.

معنی(example):

آنها از دستگاهی برای اکسیژنه کردن آب برای ماهی‌ها استفاده کردند.

مثال:

They used a machine to oxygenize the water for the fish.

معنی فارسی کلمه oxygenize

: معنی oxygenize به فارسی

اکسیژن کردن به فرایند اضافه کردن اکسیژن به یک ماده اشاره دارد.