معنی فارسی oxygenless
B1بدون اکسیژن، اشاره به وضعیتی که در آن اکسیژن وجود ندارد، در بیشتر مواقع غیرقابل سکونت و خطرناک است.
Without oxygen; describing an environment lacking oxygen necessary for life.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محیط بدون اکسیژن و غیرقابل سکونت بود.
مثال:
The environment was oxygenless and uninhabitable.
معنی(example):
در یک فضای بدون اکسیژن، موجودات نمیتوانند زنده بمانند.
مثال:
In an oxygenless space, organisms cannot survive.
معنی فارسی کلمه oxygenless
:
بدون اکسیژن، اشاره به وضعیتی که در آن اکسیژن وجود ندارد، در بیشتر مواقع غیرقابل سکونت و خطرناک است.