معنی فارسی oxygonial

B1

مرتبط با اوکسیگون، دارای هشت زاویه یا ویژگی‌های آن.

Relating to or possessing the characteristics of an oxygon.

example
معنی(example):

ساختار اوکسیگونیال در نمایشگاه هنری به وضوح قابل توجه بود.

مثال:

The oxygonial structure stood out in the art exhibit.

معنی(example):

یک طراحی اوکسیگونیال می‌تواند به یک اثر بصری پیچیدگی اضافه کند.

مثال:

An oxygonial design can add complexity to a visual piece.

معنی فارسی کلمه oxygonial

: معنی oxygonial به فارسی

مرتبط با اوکسیگون، دارای هشت زاویه یا ویژگی‌های آن.