معنی فارسی oxymoronic
B2اکسیمورنیک به حالتی گفته میشود که در آن دو کلمه متضاد یا ناهماهنگ در کنار هم قرار میگیرند.
Having the nature of an oxymoron; combining contradictory or incongruous ideas.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
توصیف چیزی به عنوان 'گرمای یخزده' اکسیمورنیک است.
مثال:
Describing something as 'freezing hot' is oxymoronic.
معنی(example):
عبارات اکسیمورنیک میتوانند تضادهای جالبی در نوشتن ایجاد کنند.
مثال:
Oxymoronic phrases can create interesting contrasts in writing.
معنی فارسی کلمه oxymoronic
:
اکسیمورنیک به حالتی گفته میشود که در آن دو کلمه متضاد یا ناهماهنگ در کنار هم قرار میگیرند.