معنی فارسی oysteries
B1اویستری به مکانهایی اطلاق میشود که در آنجا صدفها پرورش و جمعآوری میشوند.
Places where oysters are cultivated and harvested.
- NOUN
example
معنی(example):
اویستریهای موجود در خلیج به خاطر طعم غنی خود شناخته شدهاند.
مثال:
The oysteries in the bay are known for their rich flavor.
معنی(example):
او به چندین اویستری مراجعه کرد تا درباره پرورش صدفها بیاموزد.
مثال:
She visited several oysteries to learn about oyster farming.
معنی فارسی کلمه oysteries
:
اویستری به مکانهایی اطلاق میشود که در آنجا صدفها پرورش و جمعآوری میشوند.