معنی فارسی oysterwife

B1

زنی که در زمینه جمع‌آوری یا فروش صدف‌ها فعالیت می‌کند.

A woman who engages in the gathering or selling of oysters.

example
معنی(example):

او به عنوان زن صدف‌دار روستا شناخته شده بود.

مثال:

She was known as the oysterwife of the village.

معنی(example):

زن صدف‌دار یک غذای خوشمزه برای جشن درست کرد.

مثال:

The oysterwife prepared a delicious dish for the feast.

معنی فارسی کلمه oysterwife

: معنی oysterwife به فارسی

زنی که در زمینه جمع‌آوری یا فروش صدف‌ها فعالیت می‌کند.